سلام
من الان خونه ام امروز اولین جلسه حسابداریمو رفتم وبعدش رفتم کتابشو خریدم و از پاساژ پیدا اومدم خونه.
حمام کردم و اومدم توی وبم.
خیلی ناراحتم حمیدم نمیتونه وبلاگمونو ببین و این منو خیلی ناراحت میکنه.
تازشم هنوز بهم اس نداده و این منو خیلی ناراحت میکنه.
عشقم روزه است اما من دلم تنگش.
حمید نمیدونم اصلا میتونی وبلاگو ببینی یا نه اما هر وقت اومدی بدون چقد ناراحتم از نبودت.
پسر بد اصلا دوست ندارم.
دلم تنگت نمیتونم نمرکز کنم.
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0